برندسازی کلید یک محصول موفق است. ممکن است مبهم و نسبتاً دلهره آور به نظر برسد،

اما یکی از آن مفاهیم بازاریابی است که باید درک کنید. نه تنها از نظر معنای برندسازی، بلکه نحوه اعمال عناصر برندسازی خوب در شرکت خود.

ممکن است محصول خود را به عنوان برند خود در نظر بگیرید، اما از نظر بازاریابی، آنها دو چیز متفاوت هستند. محصول شما همان چیزی است

که می فروشید، چه چیزی فیزیکی باشد و چه خدماتی.

این احتمال وجود دارد که محصولات مشابه دیگری – اگر نه یکسان – در بازار وجود داشته باشد. اما برند شما باید منحصر به فرد باشد.

به ما بپیوندید تا زمینه‌های زیر را بررسی کنیم تا به شما کمک کنیم تا بفهمید برندسازی چیست –

در واقع – و قدرتی که برای برند شما به کار می‌برد:

  1. برندسازی چیست؟
  2. چگونه برند خود را ایجاد کنیم
  3. تعریف محصول شما
  4. چهار چیز که هر برند خوب به آن نیاز دارد
  5. چگونه بازارهای مدرن برندسازی را تغییر داده اند
  6. برندسازی برای صنایع مختلف
  7. چگونه هویت برند خود را بسازیم و ارتباط برقرار کنیم
  8. مشتریان را با برند خود درگیر کنید
  9. تازه کردن نام تجاری شما
  10. برندسازی و طراحی

 

برندسازی چیست؟

برندینگ ایده یا تصویری کلی از شرکت شما است که با محصول شما مرتبط است و ممکن است آن را در چشم مشتریان شما تعریف کند.

نام شما، طرح ها، لوگو و هر ویژگی دیگری که منحصر به شخصیت شرکت شما است، همه بخشی از برند شما هستند.

آنها روی محصول شما و اطراف آن ظاهر می شوند و آن را از سایر محصولات مشابه در بازار متمایز می کنند.

 

می‌شود آن‌ها از برند شما بر دیگران ترجیح دهند. مخاطبان مختلف چیزهای متفاوتی می خواهند،

متوجه خواهید شد که برندهای متعددی که تقریباً چیزهای مشابهی را می فروشند راهی برای متمایز کردن

جایگاه خود پیدا کرده اند تا افراد خاصی را برای خرید محصولاتشان به جای برندهای رقیب جذب کنند.

نمونه ای از این برندهای شامپو هستند. تولیدکنندگان محصولات مراقبت از مو با مخاطبان گسترده و رقابت

سختی روبرو هستند، زیرا تقریباً همه شامپو می خرند. صدها، و نه هزاران برند در بازار شامپو وجود دارد.

بنابراین بسیار مهم است که هرکس جایگاه خود را بسازد و با مخاطبان منحصر به فرد خود

به گونه ای صحبت کند که برای آنها جذاب باشد و وفاداری خود را تضمین کند.

به عنوان مثال، LushCosmetics خود را به مخاطبان اخلاقی عرضه می کند که احساس طبیعی و مستقل برند

و محصولات خود را دوست دارند. Kerastase مجموعه خود را به عنوان مراقبت از مو در سطح حرفه ای برای کسانی

که خواهان درمان های با کیفیت سالن در خانه هستند عرضه می کند. Herbal Essences به عنوان یک شامپو مقرون به صرفه برای کسانی

که به مواد طبیعی علاقه مند هستند، قرار می گیرد. در حالی که Head & Shoulders به ​​عنوان یک محصول علمی تر برای نیازهای خاص مو در نظر گرفته می شود.

هر برند نیاز نوع متفاوتی از مخاطبان را برآورده می کند که همگی از شامپو استفاده می کنند و می خرند.

چگونه برند خود را ایجاد کنیم

در هسته خود، یک برند بیشتر تحت تأثیر نحوه درک مخاطبان از آن است تا اینکه افرادی که خود برند را تشکیل می دهند،

آن را باور دارند. همه اینها خیلی خوب است که فکر کنید برند شما علمی ترین و مبتنی بر واقعیت در بازار است.

اما اگر مصرف کنندگان برند شما را غیر معتبر می دانند و نسبت به رقبای شما اطلاعات کمتری دارند، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد

که موقعیت شما را در نظر بگیرید. به همین دلیل است که تحقیقات برند، که شامل پرسیدن از مخاطبان موجود و بالقوه است که چگونه

برند شما را درک می کنند، نقش کلیدی در توسعه برند ایفا می کند.

احتمالاً خودتان متوجه شده اید که چگونه برخی از برندها بسته به برداشت عمومی از تصویر آنها، رونق می گیرند یا محو می شوند.

این همان چیزی است که در مورد افراد مشهور یا برنامه های تلویزیونی اتفاق می افتد: به محض اینکه احساس نسبت به شما

و برند شما تغییر کند، محبوبیت شما می تواند در یک لحظه افزایش یا کاهش یابد. به همین دلیل، مهم است که شفاف، سازگار و منعکس کننده باشید.

مردم چه ارتباطی با برند شما ایجاد می کنند؟

آیا آنها همان تداعی‌هایی هستند که از آنها راضی هستید یا ترجیح می‌دهید که برند شما به گونه‌ای متفاوت درک شود؟

اگر از برداشت فعلی خود راضی نیستید، چرا اینطور است؟ اگر به این دلیل است که برند شما را به درستی منعکس نمی کند،

برای تغییر آن چه کاری می توانید انجام دهید؟ اینها تنها برخی از عواملی هستند که باید هنگام شروع توسعه برند خود در نظر بگیرید.

 

عناصر خارجی مانند بررسی ها و نظرات و توصیه های شفاهی خارج از کنترل شما هستند. آنها می توانند مثبت یا منفی باشند،

اما بر درک برند شما تأثیر خواهند گذاشت. به همین دلیل بسیار مهم است که درک کامل و جامعی از برندسازی عمدی خود داشته باشید

—تا بتوانید به طور فعال پیام هایی را که می خواهید مخاطبان با شما مرتبط کنند تبلیغ کنید.

و با تعریف محصول شما شروع می شود.

تعریف محصول خود

اگر یک برند را بتوان با تداعی ها و ادراکات تعریف کرد، آنگاه محصول را می توان به عنوان خروجی خاص آن برند تعریف کرد.

محصول، و همچنین خود شرکت، از تداعی‌هایی که برند ایجاد می‌کند، سود می‌برد و به کسب‌وکار یا محصول کمک می‌کند

تا هم قابل اعتماد و هم متمایز شود.

بازاریابی، فرهنگ شرکت، تبلیغات و طراحی شما همگی می توانند بر عملکرد برند شما تأثیر بگذارند.

و همه آنها می توانند بر عملکرد محصول شما در بازار نیز تأثیر بگذارند. بنابراین استفاده از نام تجاری خود برای تعریف

محصول خود، به عنوان مثال استفاده از فونت ها، رنگ ها و شعارهایی که آن را از سایر برندهای موجود در بازار متمایز می کند،

می تواند عملکرد آن را افزایش دهد و حتی مصرف کنندگان را وادار کند که برای آن بیشتر از سایر مارک های غیر تجاری بپردازند.

به عنوان حق بیمه تلقی می شود.

لویی ویتون نمونه ای از برندی است که درک روشنی از خود به عنوان یک خرده فروش ممتاز کالاهای لوکس ایجاد کرده است.

لوگوی متمایز LV، رنگ‌های قهوه‌ای غنی، و الگوهای معروف الماسی شکل، نشانه‌ای از کیفیت این برند است. بنابراین در حالی

که هزاران کیف دستی قهوه ای در بازار وجود دارد، مشتریان مایلند مبلغ قابل توجهی را برای طراحی لویی ویتون خرج کنند.

چهار چیز که هر برند خوب به آن نیاز دارد

برندسازی یک حوزه وسیع و اغلب مبهم از بازاریابی است، و زمانی که می‌خواهید با شخصیت،

پیام‌رسانی، طراحی و هر چیز دیگری که زیر چتر برندسازی قرار می‌گیرد مقابله کنید، به راحتی می‌توانید غرق شوید.

بنابراین برای کمک به ساده‌سازی این کار بزرگ، ما بر روی چهار عنصر کلیدی تمرکز می‌کنیم که استراتژی برندسازی شما را آغاز می‌کنند.

1. آیا برند خود را درک می کنید؟

در بخش “چگونه برند خود را ایجاد کنیم”، هیچ گام بعدی در ماموریت برندسازی شما وجود ندارد،

اگر شما و هرکسی که برای کسب و کار شما کار می کند، دقیقاً درک نکنید که نام تجاری شما چیست و چیست.

چه در حال راه‌اندازی یک برند، ارزیابی مجدد یک برند موجود، یا تغییر موقعیت نام تجاری خود برای هدف قرار دادن جایگاه متفاوتی باشید،

درک اینکه چه کسی هستید و چگونه با نیازهای مخاطبان شما مطابقت دارد، حیاتی است.

شما چه پیشنهادی دارید؟ چه فرقی دارد؟ چرا این کار را می کنی؟ چگونه می توان آن را به بهترین نحو ارائه کرد

تا برای مخاطبان هدف خود جذاب باشد؟ این سوالات می تواند برای هر کسب و کار، در هر صنعتی اعمال شود.

و آنها سنگ بنای درک برند شما هستند. پاسخ به این سوالات نحوه عملکرد شرکت شما را مشخص می کند،

از خدمات مشتری گرفته تا ارتباطات بازاریابی و ظاهر وب سایت شما.

هنگامی که نام تجاری شما وجود دارد، بلافاصله به چهره محصول شما تبدیل می شود و مصرف کنندگان

شروع به ایجاد ارتباط خود با آن می کنند. بنابراین باید در محصولات، تبلیغات و همه ارتباطات شما یکسان باشد.

2. چشم انداز شما چیست؟

چشم انداز برند شما فقط به پیشنهاد شما و نحوه نگاه شما به جهان مربوط نمی شود (اگرچه این موضوع به آن مربوط می شود).

اما این موضوع به آینده برند شما نیز مربوط می شود و اینکه چگونه در بلندمدت در زندگی مردم جا می گیرید. این می تواند

به سادگی سازگاری با نیازهای جدید و بی سابقه باشد، یا می تواند در مورد رسیدگی به مسائل عملی برای ارائه محصول خود

به روشی کاملاً جدید باشد. چشم انداز شما برای آینده هر چه که باشد، باید هدف نهایی را مشخص کنید تا بتوانید سیستم هایی را

راه اندازی کنید تا به شما در دستیابی به آن کمک کنند.

نمونه ای از برندی که چشم انداز خود را درک می کند، پاتاگونیا است که بیانیه چشم انداز آن این است:

“ما در حال کسب و کار هستیم تا سیاره خود را نجات دهیم.” روشن تر از این نمی شود، یا آینده رو به جلوتر.

این نشان دهنده ماموریت این برند برای کمک به حفظ محیط زیست و محدود کردن تأثیرات زیست محیطی

با ایجاد محصولات ماندگار و بادوام است که یا برای نسل ها دوام می آورند یا برای ایجاد مواد جدید بازیافت می شوند.

پاتاگونیا پول، زمان و خدماتی را برای حمایت از اهداف زیست محیطی اهدا می کند و برندی واضح در اطراف چشم انداز خود برای بازگرداندن

به سیاره ایجاد کرده است. این امر برای مشتریان فعلی خود جذاب است و در دنیایی که هر روز از نیاز به توقف تغییرات آب و هوایی آگاهتر می شود،

مخاطبان جدیدی را نیز جذب می کند.

3. چه ارزش هایی را رعایت می کنید؟

ایجاد مجموعه ای از ارزش ها کاملاً منحصر به فرد برای برند شما می تواند چالش برانگیز باشد.

یک نظرسنجی توسط The Research Business International نشان داد که اکثر مشاغل دارای ده ارزش مشابه هستند: کیفیت، باز بودن، نوآوری،

مسئولیت فردی، انصاف، احترام به فرد، توانمندسازی، اشتیاق، انعطاف پذیری، کار گروهی و غرور. و وقتی این ارزش‌های نسبتاً واضح را در نظر می‌گیریم،

فکر کردن به مارک‌هایی که آنها را به خوبی تجسم می‌دهند، و مارک‌هایی که وقتی سعی می‌کنند این پیام‌ها را منتشر کنند، ناصادق به نظر می‌رسند، سخت نیست.

به همین دلیل است که ارتباط ارزش های برند شما در واقع مهم تر از خود ارزش ها است. به عنوان مثال،

اگر پایداری یکی از ارزش‌های اصلی شماست، روش‌هایی که به‌طور صریح و ضمنی آن را به مخاطبان

خود انتقال می‌دهید، بر دیدگاه آن‌ها از برند شما تأثیر می‌گذارد. بنابراین اگر شما یک برند پوشاک هستید که

پیام‌های پایداری را دنبال می‌کنید و معلوم شد که زنجیره تامین شما آنقدر اخلاقی نیست،

ارزش برند شما به اندازه یک شرکت نفتی چند میلیارد دلاری که ادعای ارزش‌های پایداری دارد، غیرصادقانه به نظر می‌رسد.

بنابراین مهم است که ارزش های واقعی را انتخاب کنید که می توانند به طور واقعی توسط ماموریت و اقدامات برند شما پشتیبانی شوند

و آنها را به روشی طبیعی به اشتراک بگذارید. به عنوان مثال، نوار شکلات سالم این برند دارای طراحی رنگی ثابت، آرم و فونت، و گرافیک سرگرم کننده در محصولات و تبلیغات خود است.

فقط با دیدن این تبلیغ، مصرف کنندگان متوجه می شوند که – به لطف نام – سالم هستند، اما بر خلاف بسیاری از میله های بهداشتی هنوز هم سرگرم کننده و خوشمزه هستند.

 

4. شخصیت شما چگونه است؟

شخصیت برند شما به لحن، طراحی و زبانی که برای ارائه برند خود به صورت بیرونی و

داخلی استفاده می‌کنید، برمی‌گردد. شخصیت شما می تواند متخصص و حرفه ای، بازیگوش و شوخ طبع، یا آرام و دوستانه باشد.

شخصیت شما باید برای آن دسته از افرادی که مخاطبان هدف شما را تشکیل می دهند

جذاب باشد و باید تقریباً مانند شخص دیگری باشد که می توانند در زندگی واقعی با آنها

ارتباط برقرار کنند. نیازی نیست که منعکس کننده شخصیت های درون کسب و کار شما باشد، اما استخدام کارمندان متناسب

با شخصیت شما کمک می کند تا بر تمامی ارتباطات بیرونی شما به روشی طبیعی تر تاثیر بگذارد.

 

این چهار ستون باید به شما در درک نوع برندی که می‌خواهید بسازید و اینکه چگونه می‌توان از آن

برای جذابیت برای انواع خاصی از افراد استفاده کرد، کمک کند. درک ساده ارزش ها، چشم انداز

و شخصیت هایی که زیربنای برند شما هستند به شما کمک می کند تا ارتباطات موفق تری با مخاطبان خود ایجاد کنید.

چگونه بازارهای مدرن برندسازی را تغییر داده اند

در دهه گذشته، انقلابی در ارتباطات دیجیتال، چشم انداز بازاریابی را متحول کرده است. نه تنها تغییر کرده و پلتفرم های جدیدی را

معرفی کرده است که برندها برای تبلیغ محصولات خود از آنها استفاده می کنند. اما سطح کنترل بالاتری نیز به مصرف کننده می دهد.

از نظرات مشتریان گرفته تا انتظارات تقریباً آنی از خدمات مشتری، رسانه‌های اجتماعی و اینترنت در کل صدای مخاطبان

و قدرت آن‌ها را برای تأثیرگذاری بر دیگر مصرف‌کنندگان افزایش داده‌اند.

 

همچنین باعث پیدایش برندهای جدیدی شده است که نسبت به سایر مارک‌های

بزرگ‌تر که در گذشته گیر کرده‌اند، برای حرکت در فضای مدرن و دیجیتال مجهزتر هستند.

و اگرچه اپل و گوگل به دلیل جایگاهی که در دنیای فناوری دارند،

دو تا از تاثیرگذارترین شرکت‌های جهان باقی مانده‌اند، اما افراد و سلبریتی‌ها شروع به ظهور خود به عنوان برند کرده‌اند.

در حال حاضر، مصرف کنندگان بیشتر به آنچه که سایر مصرف کنندگان در مورد برندها می گویند،

علاقه مند هستند تا اینکه مارک ها در مورد خودشان چه می گویند. این به شدت بر دنیای تبلیغات تأثیر گذاشته

و برندها را تحت فشار قرار داده است تا ارزش ها و دیدگاه های خود را ارائه دهند.

در دنیای Twitter، Tripadvisor و TrustPilot، هیچ برندی از نظارت عمومی در امان نیست

و به درستی هم همینطور است. اینترنت برندها را مسئول می‌داند، اما می‌توانید از آن

برای ایجاد یک برند واقعی استفاده کنید که قدرت و انتظارات مخاطبان دیجیتال را از همان ابتدا درک کند.

برندسازی برای صنایع مختلف

بسیاری از قوانین برندسازی برای همه مشاغل صرف نظر از صنعت یا بخش اعمال می شود.

با این حال، برخی از عناصر، مانند مقادیری که برای تقویت انتخاب می‌کنید، وجود دارند که

برای برخی از صنایع نسبت به سایرین مرتبط‌تر خواهند بود. به طور مشابه، نوع کسب‌وکاری

که در حال اجرا هستید بر برند شما و نحوه برقراری ارتباط با مخاطبان و بخش‌های مختلف تأثیر خواهد داشت.

1. استارت آپ ها

راه اندازی یک کسب و کار جدید با چالش هایی همراه است. اما یک مزیت برای برند شما این است که می‌توانید

چشم‌انداز موجود را ارزیابی کنید و جایگاهی را پیدا کنید که شرکت شما در آن جای گرفته است.

با یک مخاطب خاص به گونه ای صحبت کنید که بهتر و جذاب تر از رقابت باشد.

علاوه بر قدرت انطباق، برندهای نوپا می توانند با جاه طلبی خود جسورانه عمل کنند.

هیچ کس هنوز هیچ انتظار یا ارتباطی با برند شما ندارد، بنابراین اگر می گویید توانمند هستید

یا بر افراد متمرکز هستید، مخاطبان تمایل بیشتری به شما خواهند داشت.

2. B2B

اینکه برند شما چگونه درک می‌شود، تنها برای شرکت‌های مصرف‌کننده مهم نیست.

برندهای تجاری به کسب و کار هنوز باید محصول خود را به همان شیوه، فقط برای نوع دیگری از مصرف کننده،

بازاریابی کنند. اصول نام تجاری هنوز هم به همان اندازه مرتبط هستند، زیرا شخصی که تصمیم می گیرد آیا کسب و کار شما

مناسب است یا نه، همچنان در معرض همان انجمن ها و ترجیحات یک مصرف کننده معمولی است.

 

در این موارد ممکن است برای برند شما مفیدتر باشد که خود را حرفه ای و متخصص بجای دوستانه و شوخ طبع بسازید،

اما همچنان باید بازار خود را پیدا کنید تا برای شرکت های دیگری که می خواهید با آنها کار کنید جذابیت داشته باشید.

3. مشاغل بخش دولتی

برندسازی برای سازمان های بخش عمومی بیشتر بر تصویر عمومی و مدیریت برند متمرکز است. به عنوان مثال، یک طرح شورا، سازمان دولتی یا نیروی پلیس مانند برندهای تجاری نیازی به جذب فروش ندارند. اما آنها به مخاطبان خود نیاز دارند که بفهمند چه کسانی هستند، چه کار می کنند و برای چه چیزی ایستاده اند.

اگرچه سازمان‌های بخش عمومی باید همیشه برندسازی واضحی در قالب شعار، لوگو و جزئیات طراحی مانند فونت‌ها

و رنگ‌هایی که فوراً قابل تشخیص هستند داشته باشند، بسیاری از مدیریت درک برند عمومی به کمپین‌ها مربوط می‌شود.

بنابراین اگر یک نیروی پلیس کمپینی را برای سرکوب نوع خاصی از تخلفات اجرا می‌کرد

و می‌خواست آگاهی و حمایت عمومی را افزایش دهد، آن کمپین باید به وضوح همه برندهای موجود آنها را در کنار پیام‌های قوی درباره ارزش‌ها و دیدگاه‌های آن‌ها شامل شود.

4. خدمات به عنوان یک محصول

اگر خدمات مشتری بخش بزرگی از کسب و کار شما است – برای مثال، اگر خدماتی مانند بیمه ارائه می‌دهید،

یا فروشگاه‌های آجر و ملات با کارکنان خدماتی مانند بانک یا خواربارفروشی دارید، در این صورت برند شما باید

به نحوه خدمات شما گسترش یابد. خدمات ارائه می شود.

به عنوان مثال، اگر برند شما به شخصیت آرام و دوستانه خود افتخار می کند، کارکنان

خدمات شما باید به جای اینکه بیش از حد حرفه ای و جدی باشند، با آن مطابقت داشته باشند و بالعکس.

به طور مشابه، اگر در مورد خدمات با کیفیت برتر صحبت می کنید که برند شما ارائه می کند،

تمام کارکنان خدمات باید در نحوه ارائه این خدمات به مشتریان آموزش دیده باشند.

در این نوع صنعت، بسیاری از برندها استخدام کارمندانی با تجربه در زمینه خدمات مشتری نسبت به افراد دارای تجربه در زمینه خاص کسب و کار را مفید می دانند.

زمانی که کارمندان با برند شما آشنا شدند، می‌توانند جزئیات کاری را که شما انجام می‌دهید دریافت کنند.

اما آموزش دادن خدمات عالی به کسانی که ممکن است در چهره یک برند مهارت نداشته باشند، دشوارتر است.

چگونه هویت برند خود را بسازید و به آن ارتباط برقرار کنید

 

بنابراین شما نام تجاری خود را توسعه داده اید و همه چیز برای شما واضح به نظر می رسد. اما مخاطبان و مشتریان جدید بالقوه شما چگونه متوجه

خواهند شد که شما در مورد چه چیزی هستید؟ آنها باید بفهمند که شما چه تفاوتی با رقبای خود دارید،

و قبل از اینکه اتحاد خود را تغییر دهند، می خواهند بدانند که شما معتبر هستید.

یکی از بهترین تکنیک های بازاریابی برای رساندن تصویر برند به عموم مردم از طریق داستان سرایی است.

می توانید داستان خود را با یک لوگو یا شعاری که نشان دهنده کاری است که انجام می دهید بگویید

. می‌توانید رنگ‌های مارکی را انتخاب کنید که دارای ارتباطات فرهنگی هستند، به عنوان مثال،

سبز برای کالاهای تازه یا سازگار با محیط زیست. و می توانید از وب سایت و دیگر پلتفرم ها برای بیان واقعی داستان خود استفاده کنید.

 

به عنوان مثال، نوشیدنی جو دوسر، داستان شرکت را در کنار بطری تعریف می کند تا مشتریان

در حالی که منتظر بجوش آمدن کتری هستند، بخوانند. از طرف دیگر Airbnb داستان سرایی را به خود

میزبانان و بازدیدکنندگان واگذار می کند. بخش بررسی آنها یکی از عناصر اصلی هر صفحه است،

بنابراین میزبان ها و خانه هایی که خدمات آنها را تشکیل می دهند دقیقاً آنچه را که باید ارائه

دهند توضیح می دهند. این ویدیوی بازاریابی توسط Airbnb نمونه‌ای عالی از داستان سرایی برند است که به بینندگان

کمک می‌کند تا بفهمند شرکت دقیقاً چه چیزی فراتر از محصولشان به مشتریانش ارائه می‌کند.

داستان سرایی فقط باید در مورد پس‌زمینه‌ی کسب‌وکار شما باشد، اما اینکه چگونه هر کاری که انجام می‌دهید به ارزش‌های برند شما و مشتری‌تان می‌خورد.

این نوع داستان سرایی همچنین نمونه خوبی از چگونگی ایجاد اعتبار برندتان است.

نظرات یکی از قابل اعتمادترین منابع اطلاعاتی است که مشتریان قبل از خرید به آن نگاه می کنند.

بنابراین، اگر در مورد کیفیت محصول و خدمات خود اهمیت قائل هستید،

بدتان نمی‌آید که نظرات خود را در مرکز و جلوه‌های برند خود قرار دهید.

 

درگیر کردن مشتریان با نام تجاری شما

 

نحوه ارتباط شما با کاربر نهایی خود یکی از ساده ترین راه هایی است که می توانید

از سایر برندها در همان صنعت متمایز کنید. یافتن راه‌هایی که بتوانید از آن‌ها متمایز شوید

مانند لحن صدای قوی و قابل اعتماد – مشتریان را درگیر می‌کند و آنها را به کاری که انجام می‌دهید علاقه مند نگه می‌دارد.

برندی که این کار را به خوبی انجام می دهد اسموتی های Innocent است.

این بازاری است که مملو از پیشنهادات از نام‌های تجاری بزرگ سوپرمارکت‌ها گرفته تا خرده‌فروش‌های مستقل کوچک‌تر است.

اما حس شوخ طبعی و سرگرم کننده Innocent در محصولات اسموتی اولیه آنها برجسته است

و به بازاریابی برای سوپ ها و کاسه های خوش طعم آنها وارد شده است.

نام تجاری خود را تازه کنید

مهم نیست که برند شما چه مدت وجود دارد یا چقدر تثبیت شده است، حفظ تازگی و مرتبط بودن برند شما

حیاتی است. متوجه شده اید که بسیاری از برندهای بزرگ با گذشت سال ها لوگوها، طرح های رنگی و پیام های

خود را تغییر می دهند و اگر تا به حال فکر کرده اید که چرا، این دلیل است. این در مورد بازنگری کامل

کاری نیست که انجام می‌دهند، بلکه به دنبال تطبیق برندشان با روشی است که خدمات، ارزش‌ها و چشم‌اندازشان در طول زمان تکامل یافته است. حتی برندی به بزرگی کوکاکولا لوگو، شکل بطری‌ها

و حتی رنگ‌های خود را تغییر داده است. بنابراین فکر نکنید که نام تجاری شما آنقدر بزرگ شده

یا شناخته شده است که نمی توانید برخی از نوشیدنی های مورد نیاز را تهیه کنید.

 

یکی دیگر از عناصر اصلی برندسازی که ممکن است تصمیم بگیرید نیاز به تجدید دارد نام شماست.

البته تغییر نام شرکت تصمیمی نیست که باید ساده گرفته شود. اما اگر چشم انداز،

ارزش ها و خدمات شما در طول زمان آنقدر تغییر کرده باشد که نام قدیمی شما دیگر نشان دهنده شخصیت شما یا کاری که انجام می دهید نیست

یا ارتباط عمیقی با چیزی ایجاد کرده است که نام تجاری شما دیگر به آن مربوط نیست – ممکن است گزینه قابل قبول

در بازاری که با بسیاری از برندهای رقیب اشباع شده است، انتخاب نام باید به راحتی درک شود.

باید دقیقاً نشان دهنده کاری باشد که برند شما انجام می دهد بدون اینکه احساس گیج کننده یا سخت

به خاطر سپردن داشته باشد. به هر حال، اگر تلفظ یا املای نام رقیب شما راحت‌تر باشد، زمانی که مصرف‌کنندگان به آن محصول نیاز پیدا می‌کنند،

به احتمال زیاد در ذهن شما نقش خواهد داشت. به عنوان مثال، Wizz Air، Pedigree Petfoods، و The Body Shop.

برندسازی و طراحی

اگرچه نام تجاری شما بیشتر از لوگوی شما تعریف می شود، اما طراحی نقش مهمی در هویت شما دارد. این سطح بالایی

از برندسازی شماست که بسیاری از مردم قبل از اینکه بدانند چیست یا شما چه کسی هستید، آن را خواهند دید.

به برخی از بزرگترین برندهای جهان – مک دونالد، نایک، اپل و لوگوهای آنها تقریباً با نام آنها به ذهن می رسد فکر کنید.

بنابراین در حالی که سطوح عمیق‌تر استراتژی

برندسازی شما چیزی است که مخاطب شما را جذب و حفظ می‌کند، لوگوی شما عنصری است که قدرت ماندن در ذهن مردم را دارد.

به طراحی برند خود به عنوان عامل ارتباطی بین انگیزه های کمتر ملموس برند خود

و نحوه ارتباط آنها با مخاطبان خود فکر کنید. با این حال، لوگوی برند شما تنها عنصر طراحی قابل شناسایی نیست

که برند شما باید روی آن تمرکز کند. در توسعه یک کتاب نام تجاری

برای استفاده همه طراحان در سراسر شرکت شما، باید عناصر نام تجاری زیر را نیز در نظر بگیرید:

 

 

  • رنگ ها: به سه سایه آبی PayPal فکر کنید
  • شکل ها: آیا می خواهید مانند فولکس واگن تیز باشید، مانند تارگت گرد، یا جایی در این بین مانند استارباکس باشید؟
  • تایپوگرافی: تایپ فیس سوپریم به قدری نمادین است که وقتی با نام های تجاری دیگر تکرار شود، هنوز قابل تشخیص است.
  • ارزش‌ها: طراحی شما چگونه می‌تواند نمایانگر آنچه هستید، مانند برگ تروپیکانا که محصولات تازه را نشان می‌دهد، باشد
  • صداها: به HBO، EA Sports و Intel فکر کنید

هنگامی که در مورد اینکه هر یک از این عناصر نام تجاری چگونه ظاهر، احساس

و صدا برای برند شما خواهند داشت، می توانید اطمینان حاصل کنید که آنها در تمام بازاریابی و ارتباطات شما اجرا می شوند. 

دستورالعمل‌های برند شما همچنین می‌تواند شامل دستورالعمل‌های شفاهی

و شخصی برند شما باشد، همانطور که در بخش شرکت‌های خدماتی به آن اشاره شد.

نظرات نهایی در مورد برندسازی

بنابراین، هنگامی که تفاوت بین برند و محصول خود را درک کردید، ایده خود را تعریف کردید و چشم انداز، ارزش ها

و شخصیت خود را ترسیم کردید، به خوبی در راه مالکیت برند منحصر به فرد خود هستید. باید مستقیماً با مخاطبان

هدف شما صحبت کند، نسبت به رقبا با آنها ارتباط بیشتری داشته باشد و بر اساس کیفیت،

لحن صدا، خدمات یا هر جنبه دیگری از برند شما که احساس می‌کنید آن را متمایز می‌کند، مناسب بازار باشد.

ارزش ها و چشم انداز شما باید در تیم شما القا شود تا فرهنگ شرکت شما بتواند آنچه را که نام تجاری نشان می دهد تجسم کند. 

این امر به برند شما امکان می دهد تا خود را مؤثرتر و معتبرتر نشان دهد. فراموش نکنید که نام تجاری شما باید نحوه برقراری ارتباط شما در هر پلتفرم را نشان دهد و پیام ها و طراحی شما باید همیشه

برای اطمینان از تداوم یکسان باشد. پیچیده به نظر می رسد، اما وقتی برند خود را از درون درک می کنید – از جمله زمانی که نیاز به تجدید دارد – نمی توانید اشتباه کنید.